اصول طراحی در نگارگری ایران

روش طراحی و اجرای نقوش در نقاشی ایرانی

 

شیوه طراحی در تاریخ نگارگری ایران :

طراحان و نقاشان قدیم ایران، تصاویر را به صورت خیالی نقش می زدند و اغلب با همان شیوه ی طراحی ، به مصور کردن کتابها و افسانه های کهن می پرداختند.

دست هنرمند نقاش و طراح ایرانی، به همان شیوه که در هنر خوشنویسی مرسوم است با ملایمت و حرکت دورانی، قوس هایی را رسم می کند و با گرداندن نوک قلم ضخامت خط را تغییر می دهد، که این عمل را در اصطلاح خوشنویسی فن قلم گیری می نامند.

هنرمندان طراح با قلم گیری یا پیچاندن قلم، ضخامت خطوط را در نقاشی تغییر می دهند و تکرار این عمل موجب پیدایش سایه روشن و حجم در تصویر اجسام می گردد.

طراحان – نگارگران ایرانی به دلیل روحیه خاصی که داشتند همواره با آرامی و متانت طراحی ونقاشی می نمودند و به گفته برخی از پژوهشگران؛ خط فارسی، خطی است آرام، لغزنده و با نظم  که با گردش منحنی ها و استفاده از لبه ی پهن قلم نی، تنوع و زیبایی خاصی را به خط فارسی می دهد.

شیوه طراحی نگارگران ایرانی نیز دنباله رو هنر خوشنویسی در خط فارسی است و چون طراحان ایرانی خوشنویسان چیره دستی نیز بوده اند؛ به همین دلیل فن قلم گیری را همچنان در طراحی و نگارگری ایرانی به کار برده اند.

همچنین نقاشی ایرانی همواره در طول تاریخ با ادبیات فارسی همگام و به گونه ای در خدمت ادبیات بوده است.

از این رهگذر، طراحی ایرانی از سویی از گنجینه ی پربار ادب پارسی بهره می گیرد و از سوی دیگر با ذهن و دنیای خیالی هنرمند پیوند می خورد و از این رو است که طراح و نگارگر بیشتر در تجسم دنیای خیالی می کوشد و به همین دلیل است که موضوع مورد نظر خود را در کمال زیبایی و بدون هیچ گونه ضعف و نقصانی طراحی می کند.

نکاتی مهم درباره طراحی و نقاشی ایرانی:

ویژگی های اصلی در هنر نقاشی – نگارگری –  طراحی ایرانیان و البته هنرمندان شرقی استفاده از خطوط منحنی، عدم رعایت حجم، دوری و نزدیکی اشیاء است و همین ویژگی ها است که نقاشی ایرانی را از نقاشی غربی متمایز کرده است. به طور کلی تفاوت های طراحی ایرانی و غربی را میتوان این گونه بیان کرد :

  • طراحی – مینیاتور ایرانی از سویی با شیوه نگاه کردن هنرمند ایرانی به طبیعت، بینش عرفانی و از سوی دیگر با پشتوانه فرهنگی و ملی ارتباطی تنگاتنگ دارد و همچنین تاثیراتی که در سایر هنرهای این سرزمین، مانند شعر، موسیقی، ادبیات و … به چشم می خورد.
  • البته پرسپکتیو پدیده ای است اروپایی که نقش مهمی در اصول نقاشی و طراحی غرب داشته است؛ اما در هنرهای شرقی، به ویژه هنر نقاشی ایرانی هیچگاه کاربرد نداشته است.
  • طراحی و نقاشی کلاسیک غربی به وسیله سایه روشن و به صورت سه بعدی و واقع گرایانه اجرا و صورت گرفته است، در حالی که در نگارگری – مینیاتور ایرانی حجم ها دوبعدی می باشند و قانون پرسپکتیو در آن رعایت نمی شود. شاید بتوان نگارگری ایرانی را از جهاتی با آثار سورئالیست غربی مقایسه کرد.

البته ناگفته نماند که طرح با ارزش، طرحی نیست که اصول آناتومی یا پرسپکتیو علمی در آن دقیق و کامل رعایت شده باشد. ارزش یک اثر و ماندگاری آن در هر دوران تاریخی دلایل خاص خود را دارا می باشد.

تفاوت عمده ای که بین طراحان ایرانی و رئالیسم غربی وجود دارد، در نگاه ایده آلیستی نقاشان ایرانی است، مرد یا زنی که در مینیاتور – نقاشی های ایرانی دیده می شود از زیبایی و تناسب اندام غیر واقعی و گاه اغراق آمیز برخوردار هستند؛ حالتها و فیگورهای اشخاص در مینیاتور –  نقاشی ایرانی، به واقع در جهان مادی و واقعی دیده نمی شوند و مخاطب نمی تواند از این نوع کاراکترهای خیالی برداشتی واقعی گرانه داشته باشد.

هیچگاه درجهان ماده نمی توان نبرد رستم  با اژدهای افسانه ای را مشاهده کرد و یا کودکی سپید مو – زال – سوار بر پشت پرنده ای افسانه ای – سیمرغ – را در آسمان دنیای مادی نظاره گر بود. تخیل، پشتوانه فرهنگی – ملی و اندوخته های ذهنی قوی در طراحی نگارگری بیشتر از آنچه که ما در واقعیت می بینیم به یاری هنرمند نگارگر ایرانی می آید.

چنانچه اگر از یک هنرمند نقاش کلاسیک چیره دست اروپایی بخواهیم تصویری از دیو سپید داستان شاهنامه فردوسی طراحی نماید، در نهایت آنچه به تصویر کشیده خواهد شد، شاید بسیارساده لوحانه و ابتدایی باشد.

در حالیکه نگارگر ایرانی با شیوه ای خاص داستان های فردوسی را به تصویر می کشد که گویا افسانه نبوده و همه داستانها وجود خارجی داشته اند.

همان گونه که فردوسی، حماسه سرای بزرگ تاریخ ادبیات ایران با مهارت و استادی بسیار شخصیت هایی خیالی و ماندگاری چون رستم، زال، اسفندیار، رخش و … را برای ما به تصویر می کشد که گویی آنان سالهاست که حضور فیزیکی دارند و استاد ابواقاسم فردوسی بزرگ و گرانقدر، آنها را از نزدیک مشاهده کرده است.

هنرمند نگارگر ایرانی هم با تکیه بر تخیل پویای خود این شخصیت ها و روایات را تجسم کرده و آن را با زیبایی تمام به تصویر می کشد.

در پایان به نکاتی در مورد سبک و اصول طراحی نگارگری که به طور تقریبی در تمامی ادوار تاریخ هنر نگارگری ایرانی با اندکی تفاوت توسط هنرمندان نگارگری – مینیاتوریست پیروی گردیده است، اشاره می شود و این نکات عبارتند از:

  • پرهیز از سایه روشن شدید در مناظر و مرایا، چهره ها و لباسها … در واقع در نگارگری ایرانی طبیعت سه بعدی، فقط به شکل یکنواخت و یکدست و یا در نهایت دو بعدی به تصویر کشیده می شود.
  • حذف اصول پرسپکتیودر نگارگری، به گونه ای که در نقاشی کلاسیک غربی کاربرد فراوان داشته و نقاشان غربی به شدت از آن پیروی می نمایند.
  • ایجاد و ترسیم حرکاتی موزون و هارمونی دار دلپذیر در تصویرگری و نگارگری ایرانی که شاید از نظر طراحی و نقاشی کلاسیک غربی کاملا اشتباه بوده و کاربردی نیز نداشته باشد.

  • مجموعه هنر خورشید | بهار | ۱۳۹۹ شمسی .

    © تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ و متعلق به مجموعه هنر خورشید میباشد.